امشب سخن به مدح تو آغاز می کنم
لب را به نام نامی تو باز می کنم
در هر زمان که دم ز ولای تو می زنم
بر خَلق آسمان و زمین ناز می کنم
مِهر شما معرّف ایمان من بُوَد
ایمان خویش بر همه ابراز می کنم
وقتی زبان، فضائلتان را بیان کند
خود را به پیش چشم تو ممتاز می کنم
آرامش همیشگی ام ذکر "یا علی" ست
با "یا علی" به سوی تو پرواز می کنم
با نام تو تصرّف عالَم نموده ام
آری به نام توست که اعجاز می کنم
شکر خدا ز روز ازل شیعه ی توأم
حبّ تو را به قلب خود احراز می کنم
هرگز من از مسیر خوارج نمی روم
خود را ز دشمنان تو افراز می کنم
ما را به نام ساقی کوثر نوشته اند
یعنی غلام حضرت حیدر نوشته اند
اسرار آفرینش عالَم، تویی علی
مشکل گشای عالم و آدم، تویی علی
زنگار غم ز چهره ی احمد زُدوده ای
شادی قلب حضرت خاتم، تویی علی
سر رشته ی امور دو عالم به دست توست
فرمانروا و صاحب پرچم، تویی علی
عرش خدا به نام تو زینت گرفته است
تاج عظیم عرش معظّم، تویی علی
کعبه به دور نام "علی" می کند طواف
حفظ حریم بیت مکرّم، تویی علی
با ذولفقار چون که به میدان قدم نهی
حرز نجات دشمنت آن دم، تویی علی
با رعد و برق تیغ تو دشمن امان نداشت
فرمانروای خطّ مقدّم، تویی علی
حبّ تو باغ جنّت و بُغضت جهنّم است
قسمت اگر بهشت و جهنّم، تویی علی
مِهر تو را به مِهر درخشان نمی دهم
کوی تو را به جنّت و رضوان نمی دهم
خورشید پر فروغ ولایت، ابالحسن
الحق تویی چراغ هدایت، ابالحسن
راه نجات ارض و سمایی بدون شک
عالَم بُوَد به زیر لوایت، ابالحسن
نفس نفیس خاتم پیغمبران تویی
لایق شدی برای وصایت، ابالحسن
در لیلة المبیت عیان شد وفای تو
مدح تو را نموده خدایت، ابالحسن
معراج بی نظیر محمّد بهانه بود
او تشنه بود به لحن صدایت، ابالحسن
ای هم تراز خلقت نوری فاطمه
زهرا همیشه پای به پایت، ابالحسن
روز جزا که «یوم یفرّ مِنَ الاخیست»
مهرت کند همآره کفایت، ابالحسن
صحن و سرای تو به خدا جنّت من است
از این که من غلام توأم، عزّت من است
شاعر : محمد فردوسی
- یکشنبه
- 28
- مهر
- 1392
- ساعت
- 17:0
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمد فردوسی
ارسال دیدگاه