تا که حیدر دست حق گیر خداست
مستی و مجنونی ما بر ملاست
تا که حیدر پادشاهی می کند
ملجا ما صحن ایوان طلاست
تا که حیدر نائب پیغمبر است
دشمن او کافر و آدم نماست
تا که حیدر مقتدای عالمی است
دست بیگانه سوی شیعه جداست
تا که حیدر پهلوان خیبر است
شور مردی و وفاداری به پاست
تا که حیدر باب کل امت است
جز گدای او شدن والله خطاست
من نمی دانم که این نام علی
چیست که حتی خدا اندر نواست
شاعر : علی اکبر حائری
- دوشنبه
- 29
- مهر
- 1392
- ساعت
- 4:32
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علی اکبر حائری
ارسال دیدگاه