حال خود را خوب می دانم بلی
مستحق دوزخ و نارم ولی
روز محشر پای میزان عمل
اکفیانی یا محمد یا علی
***
یک عمر در این سرا علی می گویم
هنگام خوش دعا علی می گویم
یک عمر مرا به قدر یک پلک زدن
امداد رسیده تا علی می گویم
***
آن شب که نبی به قاب او ادنی بود
گویند که در محضر حق تنها بود
برخاست صدای آشنایی از غیب
گویند که از علی نبود.... اما بود
***
زمانی که وجود ما سرشتند
به روی سینه های ما نوشتند
بدانید ای بنی آدم سرانجام
محبان علی اهل بهشتند
***
در زندگیم اگر کمیتم لنگ است
یکسر به لبم علی مدد آهنگ است
از غیر علی مدد نگیرم هرگز
زیرا که مدد ز غیر مولا ننگ است
***
مادرم ذکر علی را به لبم دوخت
پدرم مهر علی را به من آموخت
شیر مادر به لبم ریخت شدم مست
اشک بابا به تنم ریخت دلم سوخت
***
هر کس که به قدرت علی آگاه است
او را مدد از غیر علی اکراه است
مدح علی و من گنه کار کجا
وقتی که ثنا خوان علی، الله است
***
هر دل که بدون مهر حیدر باشد
دل نیست سرای کینه و شر باشد
اسلام به دین مرتضی کامل شد
هر کس که نگشت شیعه کافر باشد
***
هر کس که و را حب علی در دل نیست
معلوم نباشد که و را نطفه ز کیست؟
او را به بهشت خلد جایی نبُود
زیرا که بهشت مال یاران علی است
------------------------------------------------------------------
شاعر : حمید ضیاء یزدی
- دوشنبه
- 29
- مهر
- 1392
- ساعت
- 7:12
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حمید ضیاء یزدی
ارسال دیدگاه