• شنبه 3 آذر 03


غزل شهادت امام جواد ( منکه از سوز عطش در تب تابم مادر)

4020
2

من که از سوز عطش در تب تابم مادر
تشنه ام تشنه ی یک جرعه ی آبم مادر
عجل آمد به سراغ من و در این دم مرگ
نه به بالین پسرم هست نه بابم مادر
ز غریبیم همین بس که مرا همسر من
کرده مسموم در ایام شبابم مادر
دست در دست کنیزان و به دست افشانی
ناله کردم ندادن جوابم مادر
گرچه از آتش زهرش جگرم سوخت ولی
بیشتر خنده  ی او کرده کبابم مادر
آب مهر تو و آخر به چه جرم و گنهی
کرده اند منع ز یک جرعه آبم مادر
با لبی خشک و دلی سوخته از آتش زهر
یاد لب تشنگی طفل ربابم مادر
حسین میرزایی

  • چهارشنبه
  • 4
  • آبان
  • 1390
  • ساعت
  • 23:32
  • نوشته شده توسط
  • حیدریم

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران