• جمعه 31 فروردین 03

 مرتضی محمودپور

شهادت حضرت جوادالائمه ع -(دست و پا میزنم و در تعب افتاده تنم)

750

شهادت حضرت جوادالائمه(ع)

دست و پا میزنم و در تعب افتاده تنم

همسرم قاتل من شد که غریب وطنم

پشت‌در‌خنده‌کنان کف‌زدومیگفت به‌من

بعد مرگت بدنت را به سر بام زنم

آتش افتاده به جانم چکنم تشنه لبم

که چنین از شرر زهر جفا در تعبم

در جوانی بخدا پیر شدم زین غصه

همچومادرشب‌وروزمرگ‌ز‌حق‌میطلبم

همسرم مزد همه مهرو وفارا هم داده

به سر بام تنم برده ز کین بنهاده

سایه‌بان بال کبوتر شده بر پیکر من

گشت تشیع من از بام به غربت ساده

یاد لب تشنه‌ی زهرا کنم و داد زنم

داد و بیداد ز بی رحمی صیاد زنم

بین گودال دعا بر همه عالم میکرد

دم من از لطف شه عالم‌ایجاد زنم

بالب‌خشک‌خداراچوصداکردحسین

زیرخنجربه‌همه‌خلق دعاکردحسین

شمروخولی وسنان آمده‌انددرگودال

پیش‌چشمان‌همه زلف رهاکردحسین

یک طرف ناله‌ی طفلان حزین واویلا

یک‌طرف‌صورت شه روی زمین واویلا

یک طرف پای پلیدی به روی سینه‌رسید

پای شیطان به روی عرش برین واویلا

مادری دست به پهلو نگران آمده‌است

خواهری در ته مقتل به فغان آمده است

دختری داد زد ای عمه تنم میسوزد

چه شده طفلک نازی بزبان‌آمده است

  • چهارشنبه
  • 17
  • مرداد
  • 1397
  • ساعت
  • 1:25
  • نوشته شده توسط
  • حاج مرتضی محمودپور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران