ای سکینه از حرم کن جانب میدان شتاب تا بهوش آید بر روی باب خود گلاب
ای رقیه بهر شاه کربلا بردار آب آسمان خاک یتیمی کرد یک یک را بسر
ای شه بی سر حسینم ، سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم ، بی کس و یاور حسینم
زینب ای ام المصیبه موسم افغان رسید کار حلقوم حسین با خنجر بران رسید
ذوالجناح خسرو لب تشنه از میدان رسید کز بزین واژگون اسب شاه دین نظر
ای شه بی سر حسینم ، سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم ، بی کس و یاور حسینم
ام کلثوم ای نموده ناوک غم بسملت می رسد حق بعد ِ من دیگر به فریاد دلت
ای ستمکش گشت در کنج خرابه منزلت چادر ازبهر اسیری کن به سر، ای خون جگر
ای شه بی سر حسینم ، سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم ، بی کس و یاور حسینم
ای جمالت شمع فانوس ، حریم ابتلا دختر ختم رسل یا حضرت خیرالنسا
تا که چشم نور چشمت را ببندی از وفا کن به سوی کربلا از گلشن جنت گذر
ای شه بی سر حسینم ، سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم ، بی کس و یاور حسینم
یا علی ای کرده دایم از یتیمان یاوری روی کن در کربلا با ذوالفقار حیدری
شد ز سیلی روی اطفال حسین نیلوفری تا زنی بر کشت عمر شمر بی پروا شرر
ای شه بی سر حسینم ، سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم ، بی کس و یاور حسینم
یا رسول الله ، ای پیغمبر عالی مقام عابدین شد در میان کوفیان بی احترام
زینب غم پرورت ازس کربلا تا شهر شام شد به همراه سنان و شمر و خولی همسفر
ای شه بی سر حسینم ، سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم ، بی کس و یاور حسینم
زینب آغوش دوش رحمةٌ للعالمین مانده بی غسل وکفن عریان و بی سر بر زمین
صامت از صبح جوانی تا به روز واپسین گشت اندر ماتم فرزند زهرا نوحه گر
ای شه بی سر حسینم ، سبط پیغمبر حسینم
شافع محشر حسینم ، بی کس و یاور حسینم
شاعر : صامت بروجردی
- چهارشنبه
- 1
- آبان
- 1392
- ساعت
- 16:32
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
صامت بروجردی
فاطمه
باسلام، ممنون از سايت خوبتون، تازگيا تو كليپى ديدم كه در ماجراى شفاى آقاى افشار نامى، امام حسين ع فرمودند كه از شعرهاى مديحه سرا صامت بروجردى خوششون مياد، واقعا شعراى ايشون عالى ان.
سه شنبه 8 آبان 1397ساعت : 02:13