• سه شنبه 15 آبان 03


شعر ورود به محرم -( پرپر شد آه شقا یق در کربلایی که گفتند )

1749

پرپر شد آه شقا یق در کربلایی که گفتند
رنگین چو روی شفق شد دشت منایی که گفتند
ای روضه خوان باورم را با شور غم در هم آمیز
تا شعله گیرم من از این شرح بلایی که گفتند
ماه محرم رسیده تا جامه ی  غم بپوشم
خونابه از دیده ریزم در این عزایی که گفتند
ای دردمندان عالم ای بی پناهان بدانید
نام حسین بن زهراست مشکل گشا یی که گفتند
هر مرده ای از دم او گیرد حیاتی دوباره
جوشد از آن خاک تشنه آب بقایی که گفتند
چون نی به شور و نوایم من عاشق کربلا یم
یک آسمان غربتم من در نینوایی که گفتند
از بغض تب دار احساس در غربت کف العبا س
افتاده بر خاک صحرا دست جدایی که گفتند
یک سو علم بر زمین و یک سوی مشکی دریده
بر دیدگانی نشسته تیر رهایی که گفتند

شاعر : مهدی ایزد پناه

  • جمعه
  • 3
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 4:53
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران