• سه شنبه 15 آبان 03


شعر شب هشتم علی اکبر(ع) -( آئينه اش را آب كرد اشراق مانوسي )

1642

 آئينه اش را آب كرد اشراق مانوسي
آينده اش را گفت قدّيسي : كه قدّوسي
پيش تجلي اش همه موساي مدهوشند
اين شعله را قابل نباشد هيچ فانوسي
در رفتنش امّيد برگشتن نمي بينم
پشت سرت مي گفت ظرف آب مايوسي
 پس لرزه هاي اتفاقي سخت در راه است
دارد زمين در خواب مي بيند چه كابوسي ؟
يعقوب دارد مي دود تا گودي مقتل
آمد صداي يوسف در چاه محبوسي
از گرگها مانده به جا آثار خونيني
افتاده روي خاك ها پرهاي طاووسي
در چهره اش پيدا شد آثار شكستي سخت
چين و چروك واضحي ، خطهاي محسوسي
از هق هق اش جز قهقهه چيزي نمي بيند
دارد چه با او مي كند فرياد معكوسي ؟
لفظي كه معناي عزايش را رسا باشد
پيدا نخواهد كرد ذهن هيچ قاموسي
بايد مواظب باشي اي باد سحرگاهي
چون كه ز هم پاشيده اين جسمي كه مي بوسي

شاعر : حجه الاسلام رضا جعفری

  • شنبه
  • 4
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 7:17
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران