امشب شب قتل حسین زادۀ زهرا ست امشب شب عزیز مصطفی با دو صد غوغاست
امشب شب قتل حسین زادۀ زهراست
امشب حسین در خیمه گه در مناجات است گه فکر اطفال و گهی فکر طاعاتست
گه در نماز و گه در دعا ذکر آیاتست گوید که ای داور اندر رهت یکسر
قربانیان با سر و حاضر ای مولا است
امشب حسین با یاوران رازها دارد گه شکوه از جور فلک با نوا دارد
گه با علیلش صحبتی ز اشقیا دارد کی عابد بیمار شو د بر یتیمان یار
اندر خرابه جایشان ازید اعداست
امشب حسین دارد سخن با علمدارش گردد به دور خیمه ها بهر طفلانش
بوسد همی از مرحمت چشم غمخوارش کی میر سقایم ، بین داغ دلهایم
فردا ز خونت گلستان صحفه صحراست
امشب حسین تشنه لب در غم و زاریست تا صبح فکر کودکان از گرفتاریست
بهر اسیری زنان خوندل جاریست از هجر یارانش بهر یتیمانش
خونابه از چشمش روان از غم فرداست
امشب حسین گاهی بود با علی اکبر دارد وداع نوجوان با دو چشم تر
لیلی زند از داغ او سینه و بر سر گوید علی اکبر ای مونس مادر
مادر ز بعدت بی پناه در کف اعداست
یا رب حق سلطان دین آن شه بی سر بگذر ز جرم عاصیان حق پیغمبر
این حاضرین را میرسان در لب کوثر کن جمله را سیراب از دست حیدر آب
نادم غمش خون جگر از غم فرداست
- شنبه
- 4
- آبان
- 1392
- ساعت
- 16:7
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه