تیری سهشعبه قلب کسی را نشانه زد
خونابههای تازه زِ قلبش جوانه زد
سنگی شکست گوشهی ابروی عشق را
شمشیر و نیزه روی تنش آشیانه زد
بیچاره مرد، رو به حرم دیده باز کرد
که ناگهان ز خیمهاَش آتش زبانه زد
آن سوی خیمه دست کسی روی گوش بود
امّا کسی به صورت او تازیانه زد
گاهی به روی صورت و، گاهی به گوش او
گاهی به بازوان و به کتف و به شانه زد
شاعر : رضا باقریان
- یکشنبه
- 5
- آبان
- 1392
- ساعت
- 4:45
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا باقریان
ارسال دیدگاه