تراش خورده غمت مثل کوه الماسی
غمی به عرض دو دستت که نیست مقیاسی
همین که دست رشیدت به خاک می افتد
دوباره تازه شود داغ لاله عباسی
گلی که نام تو و داغ مشترک دارد
گلی که سوژه ی هر دوربین عکاسی
که قاب سینه و دیوارهایشان بشوی
بغل گرفته ترا عشق با چه وسواسی
خوشا به حال تو هنگام پر پر یشانی
گذاشتی سر خود را به دامن یاسی
نصیب من شده باب الحوائجم بشوی
رسیده آرزوی من به جای حساسی
زقطره قطره ی نامت لب مرا تر کن
زمان تشنگی ام مهربان تو عباسی
شاعر : خلیل روبینا
- سه شنبه
- 7
- آبان
- 1392
- ساعت
- 14:28
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
خلیل روبینا
ارسال دیدگاه