• چهارشنبه ۵ شهریور ۰۴


شعر شب ششم محرم حضرت قاسم (ع)-(آمدم جان عمو اشک فشان در بر تو)

۲۴۱۱۹
۲۹

آمدم جان عمو اشک فشان در بر تو
تا کنم رفع عطش از دم جان پرور تو

مادرم کرده کفن پوش مرا جان عمو
خرمن زلف مرا شانه زده خواهر تو

پدرم نامه نوشته است که در کرببلا
جای او شهد شهادت خورم از ساغر تو

اذن جنگم بده ای یوسف زهرا که سرم
به سر نیزه شودچون سر سوداگر تو

اکبرت رفت از او فاطمه خواهد پرسید
که چه شد پور حسن همدم و همسنگر تو

شرح آن کوچه شنیدم که به زهرا چه گذشت
ای فدای رخ نیلی شده مادر تو

پدرم چشم براه است که بیند تن من
پاره پاره چو تن و فرق علی اکبر تو

  • سه شنبه
  • ۲۴
  • آذر
  • ۱۳۸۸
  • ساعت
  • ۸:۳۱
  • نوشته شده توسط
  • حسین هراتی فرزقی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



رحیم اوجی

حضرت عشق
بسیارعالی وتشکر فراوان ازعزیزانی که این مهم رااماده کردند

شنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۷ساعت : ۰۵:۱۹

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران