کوفه میا کوفه میا ـ اینجا بود قحط وفا
گشتم اسیر پنجه ی تزویر و نیرنگ
اینجا پذیرایی شدم با نیزه و سنگ
میا به کوفه
در کوفه تنها گشته ام ـ از بی وفایی خسته ام
رفتند و در پیش خدا پروا نکردند
بر روی پیک عشق تو در وا نکردند
میا به کوفه
دلواپس و جان بر لبم ـ دل نگران زینبم
شرمنده ام نامه نوشتم که بیایی
ترسم فتد بین تو و زینب جدایی
میا به کوفه
بر پیک عشقت کن نظر ـ از کوفیان بنما حذر
گویم سلامت یا حسین با دست بسته
بنگر که پیشانی پیک تو شکسته
میا به کوفه
شاعر : روح اله گائینی
- شنبه
- 11
- آبان
- 1392
- ساعت
- 2:10
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
روح اله گائینی
ارسال دیدگاه