• دوشنبه 3 دی 03


شعر اربعین حسینی -( اُسوه ی عرصه ی وفا زینب )

1742
1

اُسوه ی عرصه ی وفا زینب
آمده از دل بلا زینب
خسته و دل شکسته ای اما
کرده ای زنده کربلا زینب
ای شکوهت شده تماشایی
رهبر کاروان صحرایی
کوفه وشام را سیه کردی
خطبه هایت همیشه زهرایی
درتن قافله توان مانده
کاروانی که قدکمان مانده
دور از چشمت اربعینی شد
ردّ شلاق وخیزران مانده
در دلم خاطرات غمها آه
بی سپاه و وحید و تنها آه
هلهله بودونیزه ای آمد
یا بنیّه صدای زهرا آه
عاقبت شاه ز روی زین افتاد
ناگهان عرش بر زمین افتاد
نه فقط صورت تو خاکی شد
خواهرت نیز با جبین افتاد
بافشار آمدوبه سینه نشست
استخوان های سینه ی تو شکست
تشنه بودی زوال ظهر عطش
پیکر نیمه جان تو برگشت

شاعر : حمید قلی زاده

  • شنبه
  • 11
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 7:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران