برای جدّ غریبم مدام می گریم
ز داغ اعظم او صبح و شام می گریم
اگر که اشک دو چشمم تمام هم بشود
ز دیده خون همه عمرم تمام می گریم
طلوع فجر برایش که روضه می گیرم
چو دیدگان شفق نیلفام می گریم
زمان ناحیه خواندن فقط مُحَرَم نیست
تمام سال ز داغ امام می گریم
تمام سال برایم محرم و صفر است
چه در سفر چه حذر هر مقام می گریم
من و جدا شدن از خیمة غمش هیهات
به سوخته شدنِ آن خیام می گریم
به زخم زخمِ تنِ چاک چاکِ او سوگند
برای آنکه شوم اِلتیام می گریم
شبیه مادر پهلو شکسته با هر داغ
خدا گواه که با هر سلام می گریم
قسم به روضة آوارگیِ خواهرِ او
ز داغ کوفه فزونتر به شام می گریم
منم که منتقم خون جدّ مظلومم
عَلَی الدَّوام برای قیام می گریم
شاعر : محمود ژولیده
- دوشنبه
- 13
- آبان
- 1392
- ساعت
- 6:44
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه