خدا کند که شود با تو همزبان دل من
وگر نَه غصۀ نامَحرمی است قاتل من
برای بی کسی ام همدلی نمی جویم
سزاست اینکه شما حل کنید مشکل من
خدا کند که مرا لحظه ای رها نکنی
و گرنه نفس شود همنشین غافل من
فدای طرز نگاهت که مَحرمم سازد
محرّم است نگاهی به گوشۀ دل من
هنوز مایه ندارم که گویمت آقا
بیا دَمی قدمی سیّدی به منزل من
اگر که آمد و رفتم هَدَر رود چه کنم
امید اینکه تو باشی تمام حاصل من
چه شامهای درازی که داده ام از کف
نداد بوی حضور تو عطر محفل من
نشد کنار تو یک عمر بندگی بکنم
نشد ملازمت حضرت تو شامل من
اگر سزاست شود جان من فدای شما
خدا کند که نگویی که نیست قابل من
خدا کند همۀ عمر با شما باشم
شهید راه شهیدان کربلا باشم
شاعر : محمود ژولیده
- دوشنبه
- 13
- آبان
- 1392
- ساعت
- 7:13
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه