خورشید علقمه ای – زائر فاطمه ای
ساقی جام دین هستی – گل ام البنین هستی
سیدی یا ابوفاضل...
شدی ای بی قرینه – شرمنده از سکینه
گل آبرویت پژمرد – تیر کینه بر مشکت خورد
سیدی یا ابوفاضل...
خون بر چشمت نشسته – پشت حسین شکسته
او ز داغ تو بر آشفت – اِنکََسَرَ ظَهری می گفت
سیدی یا ابوفاضل...
شاعر : حاج امیر عباسی
- سه شنبه
- 14
- آبان
- 1392
- ساعت
- 14:1
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه