عزیز حیدر بی یار و لشگر
بر روی دستت علی اصغرت فدا شد
کوچکترین ذبیح دشت کربلا شد
یابن الزّهرا ...
*بمیرم آقا زغربت تو
غم در دلِ محزونِ تو شراره میزد
خون از گلوی اصغرت فوّاره میزد
یابن الزّهرا ...
*در پشت خیمه قنداقه بر دست
از داغ اصغر مُضطر و بی صبر و تایی
شرمنده از حال پریشان ربابی
یابن الزّهرا ...
شاعر : حاج امیر عباسی
- سه شنبه
- 14
- آبان
- 1392
- ساعت
- 14:21
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه