این روزها جز گریه غمخواری نداری
جز در صبوری سوختن كاری نداری
تنها شدی خیلی دلت را غم گرفته
در بارگاهت هیچ زوّاری نداری
نه در رواق و صحن نه پای ضریحت
ریحانۀ بابا عزاداری نداری
حتی كبوتر در حریمت پَر نگیرد
جز گَرد و خاكِ غربت انگاری نداری
صد لشكرِ مختار تحتِ امر داری
كی گفته بی بی جان كَس و كاری نداری
تكفیریِ از هر چه شمر و زَجر بدتر
تو فكر كردی كه شرف داری نداری
این قبر مُهرِ بیمۀ عباس خورده
چاره به جز برگشت با خواری نداری
شاعر : علیرضا شریف
- چهارشنبه
- 15
- آبان
- 1392
- ساعت
- 4:35
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علیرضا شریف
ارسال دیدگاه