ای در غریبی جان نثار و یاورم ، ای نور چشمان ترم
ای شبه پیغمبر علی اکبرم
کنار پیکرت به موج هلهله ، ببین چه آمد به سرم
ای شبه پیغمبر علی اکبرم
پاشو ببین خزون شده بهارم ، به صورتت بابا صورت میذارم
رفتی و من دیگه رمق ندارم
آه و واویلا ، علی علی جان
******
از داغت ای نور دلم دلخسته ام ، ای گوهر شکسته ام
کنار جسم پاک تو نشسته ام
بعد از تو دیگر ای شهید پاره تن ، به نیزه ها دل بسته ام
کنار جسم پاک تو نشسته ام
بعدِ تو خاک،به سر کلّ دنیا ، پاشو علی بده جوابِ بابا
پیکر تو چرا شد ارباً ارباً
آه و واویلا ، علی علی جان
******
جان من از داغ تو بر لب آمده ، دیده چو کوکب آمده
پاشو ببین که عمه زینب آمده
صبحِ اُمید و آرزویم را به اشک ، از داغ تو شب آمده
پاشو ببین که عمه زینب آمده
کف می زنن این دشمنای قرآن ، پاشو ببین بابا شده پرشیان
عمه رو از اینجا ببر علی جان
آه و واویلا ، علی علی جان
شاعر : حاج امیر عباسی
- چهارشنبه
- 15
- آبان
- 1392
- ساعت
- 5:28
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
ارسال دیدگاه