بجون خریدم غم چشاتو
وداع تو می کُشه باباتو
نده رضایت که توی قلبم
یه داغ عظمی بگیره جاتو
با وداع تو دل بی تابم
زیرورو شده علیْ اکبر
واسهْ کُشتنم دیگه بعد از تو
نیست نیازی به تیر و خنجر!
خیلی زحمت کشیده برای تو بابا
پیر شدم اکبرم پای این قدّ و بالا
یاعلی ۳ جان
ازین جدایی صد دادِ بیداد
نبینه کاش هیشکی داغ اولاد
مؤذن من اذان بگو که
بابای پیرت به سجده افتاد
حال و روزم و ببین امّیدم
میوه ی دلم پاشو از جات
پیش چشمای منِ بیچاره
رو زمین می کوبی دست و پات
مثل تسبیحِ پاره شدی عشق لیلا
هر تیکه از تو افتاده یک جای صحرا
یاعلی ۳ جان
- چهارشنبه
- 30
- مرداد
- 1398
- ساعت
- 13:40
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
بهمن عظیمی
ارسال دیدگاه