واحد – زمزمه (ده شب)
(کوفه میا حسین جان)
از خیمه ها حسین جان آتش زند زبانه
از ما عدو کِشَد ناز با ضرب تازیانه
آهم رَوَد برادر از داغ تو به افلاک
رأست به راهِ کوفه جسم تو بر روی خاک
طفلان بی پناهت حیران به دشت و صحرا
در خیمه های سوزان ذکر همه یا زهرا
در بین آتش و دود بر سر زنان سکینه
زنده شده دوباره یادِ غمِ مدینه
یادِ دَمی که شعله از در زبانه می زد
دشمن گلِ علی را با تازیانه می زد
شاعر : حاج امیر عباسی
- پنج شنبه
- 16
- آبان
- 1392
- ساعت
- 13:52
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
امیر عباسی
علیرضا موحدنیا