• دوشنبه 3 دی 03


متن شعر برای زیارت کربلا -( امشب هوای کربلا دارد دل من )

13473
40

امشب هوای کربلا دارد دل من
حال و هوایی آشنا دارد دل من
شش گوشه ات را تا نبینم بی قرارم
اصلا مگر بی تو صفا دارد دل من؟
عمری شدم من خوشه چین فضلت امّا
تا روز مرگم هم وفا دارد دل من
شاید میان روضه ها دستم بگیری
اینگونه حاجت از خدا دارد دل من
با عشق تو احساس تنهایی ندارم
بی لطف تو رنج و بلا دارد دل من
قرآن و عترت زنده از خون حسین است
جز هیئت و روضه کجا دارد دل من؟
شد نوکری کردن همیشه افتخارم
این هم ز الطاف شما دارد دل من

شاعر:محسن زعفرانیه

  • پنج شنبه
  • 16
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 20:25
  • نوشته شده توسط
  • رهگذر عشق

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



علی حسنی

پاسخ: امشب هوای کربلا دارد دل من
مرکب سوار کوچک کرب وبلا شدی

زهرا شدی،علی شدی ومصطفی شدی


وقتی عسل ز لعل لبت بوسه ای گرفت

تنها سواره ی حسن مجتبی شدی


از بس عزیز هستی واز بس که محشری

بین قنوت زینب کبری دعا شدی


دل ها شکست و غصّه حرم را فرا گرفت

وقتی که از کنار عمویت جدا شدی


بند رکاب حسرت پای تو را کشید

تا راهی میانه ی دشت بلا شدی


دانه به دانه موی عمویت سفید شد

وقتی زمین فتادی و وقتی که تا شدی


در بین معرکه چقدَر نیزه خوردی و

پرپر شدی خلاصه شدی نخ نما شدی


یک نیزه دار جسم تو را بر زمین زد و

بر زیر نعل کشته ی بی انتها شدی


تشییع پیکرت چقدر دردسر شد و

آخر میان تکّه حصیری تو جا شدی


آن خاطرات کوچه دوباره مرور شد

وقتی به زیر پای عدو جابه جا شدی
التماس دعا

شنبه 18 آبان 1392ساعت : 07:32

علی حسنی

پاسخ: امشب هوای کربلا دارد دل من
به روی صورت طفل آفتاب می ریزد

خدا به چهره ی ماه اش نقاب می ریزد



به چشم های کسی هجر قطره ی آبی

اگر فشار بیارد سراب می ریزد



رباب پیش خودش فکر می کند حتما

عمو به کام علی قطره آب می ریزد



کنار علقمه شمر لعین می خندد

ز چشم های گلی تا که خواب می ریزد



لباس رزم ندارد ولی بلند شود

به قلب لشگر دشمن عذاب می ریزد



رسیده است زمان نبرد و بین دل

عروس فاطمه هی اضطراب می ریزد



خدا به خیر کند دست تیر،حلق علی

میان معرکه از گل گلاب می ریزد



حسین روی سرش می زند و می گرید

به کام حرمله گویی شراب می ریزد



میان خنده ی انذار با عبای خودش

پدر به روی عزیزش حجاب می ریزد



به سمت خیمه پدر می رود و می آید

چقدر غصه به روی رباب می ریزد
التماس دعا

شنبه 18 آبان 1392ساعت : 23:09

مهدی عظیمی

نقد
هوالحی

احتراما : آقای حسنی که در پاسخ به آقای زعفرانی ابیاتی را،درج نموده اید

از نظر بنده اشکالات فراوانی (در دل نوشته های شما که هنوز به نظم تبدیل نشده )وجود دارد.

مانند: تنها سواره ی حسن مجتبی .... از نظر معنا ومفهوم ضعف دارد ، بلیغ نیست و معنای مطلوبی را نمی رساند! واین بیت مراعات نظیری که ضعف تالیف نداشته باشد را می طلبد.
(وقتی که تا شدی )تعبیر زیبایست ولی کارکرد ی بهتر از این می توانست داشته باشد ونیازمند مراعات نظیر ی است که زیباتر
شود.
درزیر نعل کشته بی انتها ........ مفهوم نیست ،زیبلا نیست،هیچ پیامی وکشفی را منتقل نمی کند و بی نهایت دم دستیست .وبهتراست با توجه به شان ومنزلت اهل بیت، کمتر می گفتی :زیر نعل و زیر پای عدو ....
(امابیت دردسر شدن تشییع...بد نیست و به تنهایی یک روضه کامل است.)

در دلنوشته بعدی ابیات لطیف ونسبتا زیبای وجود دارد که کلام آن به کلام اشعار روز نزدیک است وحسن مطلع نیزدارد.

اماایراداتی هم وجود دارد مانند:

هیچ وقت !!!هیچ وقت !!! هیچ وقت از منظر ضعف وغیر واقع از خاندان آل الله در شعر حرفی نزن.حسین روی سرش می زندومی گریدیعنی چی؟؟؟؟؟؟شما باید تسلیم امر خدا بودن را بیاوری که خون اصغر را به آسمان وسمت خداوند محیط علل اطلاغ پرتاب می نمود .
درضمن کی گفته همه مصائب اهل بیت تمام وکمال باید در شعر آورده شود.

به سمت خیمه پدر می رود ومی آید غلط است. به کجا می آید برای چه ؟؟

می رود گاهی به سوی خیمه "گاهی قتلگاه دیگر از خجلت ندارد

روی برگشتن.


این موارد از این رو مطرح گردید که شعر اهل بیت (ع) دقت ویژه باید نمود.

سه شنبه 28 آبان 1392ساعت : 11:22

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران