• یکشنبه 16 اردیبهشت 03

 حسن لطفی

شعر مناجات محرمی امام زمان(عج) -( بـه باد بیـرقِ مشكیتـان رهـا كردند )

2591

بـه باد بیـرقِ مشكیتـان رهـا كردند
دوباره چشمِ مرا خرجِ روضه ها كردند
دو گنبدِ حـرمین و دو پرچـمِ مشكی
دوباره پای مـرا سمتِ گریه وا كردند
دعای مـادرِ مـن بود و شانۀ پدرم
اگر كـه عُمرِ مرا وقفِ این عزا كردند
بگیـر زیـرِ بغل هایِ مادرِ خـود را
بیا برایِ شـما خیمه ای به پـا كردند
بگیر دستِ غـریبم خدا مـرا بِخَـرد
مرا به مرحمتِ دستِ تو سـوا كردند
مریض بودم و دارُالشِـفاء كه آوردند
به خرجِ فاطمه  دردِ مرا دوا كـردند
نبود دستِ تـو و مـن نگاهِ زینب  بود
من و تو را خودشان اهـلِ كربلا كردند
نوشت نامِ مرا مـادرت به جـایِ دلـم
مـیـانِ سینـه حسیـنیـه ای بنا كردند
خدا كنـد كه شبی در خرابه گریه كنیم
چه خوب شد كه جنون را به نامِ ما كردند

 

شاعر : حسن لطفی

  • شنبه
  • 18
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران