• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت حضرت قاسم(ع) -( سیـــــــــزده جام زلعلت زده غم پی در پی )

1719
0

سیـــــــــزده جام زلعلت زده غم پی در پی
عســـل است اینکه به لب ریخته ای یا که می؟
چه شکوهی است در این جشن که برپا کردی
می زدندت همه با هر چه شد از کی تا کی
به تنت خورده مگر چــــند تن سربه هوا؟
که زمین خوردی و با تو به زمین خوردم هی
روزه ی صبر من و تو شـــــده باطل از بس
ضربه خورده لب بی جانت وخون کردی قی
نیزه و سنگ و کماندار و تمــــــاشاچی آه
می کند چه؟ وسط این همه، شیپور و نی ؟
 می کشیدند ترا اسب دوان ها بــرخــــــاک
اصلاً انگــــــار که کردند همـــــه با هم طی
شده این دشت پر از صورت گنــدم گونت
چه شده کرده قد و قامت و دســـتانت ری
زرهت خوب شد اندازۀ تو شـــــــــــد  آخر
تا درآغوش کشیــــــــدم به تنت گفتم ای:
یادگـــــــــاری مدینـــــه که نداری تابوت
مانده ام با چه دلی شانه کشم بر گیسوت

شاعر : رضا دین پرور

  • یکشنبه
  • 19
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 5:49
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران