ای قامتت هبوط بهشت پدر، علی
وی روح و جان من، قدمی پیش تر، علی
ای روی و خوی و صوت تو آئینه ی رسول
با خنده می روی به کدامین سفر، علی
نازل کدام آیه شد ای مصطفای من
آهنگ جبرئیل لبت خوش خبر، علی
عطر تبسّم تو کند زنده، وحی را
قالو بلی شنیده پدر از پسر، علی
رِندانه می روی به تمنّای فتلگاه
هل من مبارزت ز عطش بیشتر، علی
آه ای جوان خوش بر و رویم سخن بگو
دیگر مکن ز غصّه مرا خون جگر، علی
محراب کوفه آمده تا کربلا مگر
که فرق گیسویت شده تا عمق سر، علی
در اشهدت ضمیر«محمد» حضوری است
خود را مگر در آینه کردی نظر، علی
منعم مکن که «یا ولدی» مرهم من است
من داغدیده ام که شدم نوحه گر، علی
از من نیایش پدرانه ولی ز تو ...
دستی بکش به گوشه ی چشمان تر، علی
جمعی به انتظار قدوم تو مضطرب
قومی نگر به هلهله، بی درد سر، علی
با پیکرت چگونه به سوی حرم روم
بابا ز نعش توست زمینگیرتر، علی
تا عمّه ات نیامده برخیز ای جوان
نعش مرا به دست جوانان ببر، علی
شاعر : محمود ژولیده
- دوشنبه
- 20
- آبان
- 1392
- ساعت
- 14:16
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محمود ژولیده
ارسال دیدگاه