• دوشنبه 3 دی 03


شعر طفلان امام حسن-حضرت عبدالله -( آمده دشمن بد مـست، عمو اینجاها )

2917
3

آمده دشمن بد مـست، عمو اینجاها
چقدر پارۀ سنگ است، عمو اینجاها
از چپ و راست برای تو بلا می آید
چقدر تیرِ رها هست عــمو اینجاها
از حرم تا خود گودال، حراجی زده اند
همه با پا و سر و دست، عمو ایــــنجاها
دور و اطراف تو را نیزه شکسته سد کرد
شده انگار کـه بن بست، عمو اینجاها
سرمن رفت، چقدر اسب دوان آمده است
چقدر سینه که نشکست، عمو اینجاها
گرم تو بودم و انـــــگار حواسم شد پرت
دست بی جان من از زیر لباسم شد پرت

بعد هر زخم که خوردیم، نمـک می آید
لشکری آمده و شمر کمک می آید
مطمئن نیست مگر مادر تو اینجا نیست؟
پس چرا باز هراسان، دو به شک می آید؟
بعد گرمای نفس گیر دو سه روز اخیر
خـبـر آمــــدن باد کـــتک می آید
آخرش قرعه بنام چه کســی می افتد؟
اصلاً انگار برای همه تـک می آید
مشعل آتش و اطفال و صـدای سیلی
جنس شان جور شده، بوی فدک می آید
استخوانهای رقیه چه صدایی کردند
دردم از گفتن آن چند ترک می آید
بین آغوش تو کم شد همه فـاصله ها
خوب شد قسمت پاهام نشد سلسله ها

 

شاعر : رضا دین پرور

  • دوشنبه
  • 20
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 16:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران