السلام علیکم یا انصار اباعبدالله الحسین علیه السلام
دل خستهم جا مونده از قافلة مسافرای حرم
عمریه که تو قفس دلتنگیها اسیره بال و پرم
هر روز غروب میام، با کوله بار غصه و غم
تا دست لطفشو، بکشه آقا روی دلم
با دلی پر امید اومدم از نگاه لطف تو حاجت بگیرم
از کرامت چشمای تو تذکرة سرخ شهادت بگیرم
اونکه شیدای شهادت نیست بجز قلبی غرق آه نداره
هرکسی داره هراس از سردادن به کربلا راه نداره
آقام آقام یابن زهرا یابن زهرا یا سید الشهدا
--------------------------------
شما رفتید و سهمم از فراقتون خسته حالیه هنوز
توی خط مقدم معرکه ها جاتون خالیه هنوز
آروم نمیگرفت ، طوفان نگاتون به خدا
درس رشادته ، دلاوریهاتون به خدا
چه عاشقونه جون میدادید تا دل آقاتونو ماتم نگیره
لاله لاله پرپر میشدید تا باغ چشماش بغض شبنم نگیره
خدا اون روزو نیاره که با کوهِ غمها بمونه آقا
کربلائی ها نباشید و تو کوفه تنها بمونه آقا
آقام آقام یابن زهرا یابن زهرا یا سید الشهدا
عزت و سربلندی مون در گرو اطاعت از ولیه
آقایی که به روی دوشش علم ولایت علیه
در اهتزازه باز ، پرچمای خونرنگِ حسین
از لطف نهضتِ ، عاشورایی ماه خمین
ایشالا با اون دستایی که داره نشون از علمدار علقمه
پرچم و میده رهبر آزادة ما دست عزیز فاطمه
تا نفس داریم تو سینه دم میگیریم خونی که در رگ ماست
هدیة ناقابل ما سینه زنها به سید الشهداست
آقام آقام یابن زهرا یابن زهرا یا سید الشهدا
--------------------------------
غروب جمعه محراب جمکرونت پناه اشکامونه
اشک چشمام برای تو عریضه غربتمو میخونه
آقا ببین کسی ، ندبه هامو باور نداره
اصلاً همه میگن ، شیعة تو یاور نداره
اما میدونم که یه روزی از این روزا با بیرق سرخ حسین
میرسی و با ذوالفقارت محشری بر پا میشه بین الحرمین
زمونه چشم انتظارِ لحظههای رجعت خون خداست
دل عالم در تب و تابِ طلوع خورشید کرب و بلاست
آقام آقام یابن زهرا یابن زهرا یا سید الشهدا
- پنج شنبه
- 24
- دی
- 1388
- ساعت
- 15:57
- نوشته شده توسط
- یوسف رحیمی
مجتبی بهروزی