می برد امّا به روی ناقۀ عریان چرا؟
می دهید اینگونه بر آزار ما فرمان چرا؟
ما زیَثرب آمدیم آنجاست منزلگاه ما
می برید اینک به شام و کوفه ویران چرا؟
تازیانه بر تن گلهای زهرا می زنید
می کُنید آخر چُنین دل جویی از مهمان چرا؟
لحظه ای آهسته تر تا خویش را سامان دهیم
می برید اینگونه ما را بی سر و سامان چرا؟
بال و پر بستید از مرغان گلزار نبی
نیل گون گردید از سیلی رُخ طفلان چرا؟
گر که می دانید ما زُرّیۀ پیغمبریم
بُردن این خاندان در گوشۀ زندان چرا؟
- یکشنبه
- 26
- آبان
- 1392
- ساعت
- 13:14
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه