• جمعه 2 آذر 03

 اسماعیل شبرنگ

شعر مناجات و شهادت امام حسین(ع) -( هوس کربلا زده به سرم )

1591

 هوس کربلا زده به سرم
چه غریبانه در شب جمعه
روضه خوان تو می شوم آقا
با دل خسته هر شب جمعه
رو به چشمان روشن مرقد ...
چشم زوّار تو قد دریاست
در جوار ضریح شش گوشه
روضه خوان تو حضرت زهراست
مرغ جان تمام سینه زنان
خوش نشسته به روی بام حسین (ع)
دستشان روی سینه می آید ...
تا می آید به گوش ... نام حسین (ع)
هرکسی دل به عشق تو داده
می شود محرم حسینیه ... تا
بعد ِ اتمام روضه می نوشد
چای تازه دم حسینیه را
حال من در میان روضه ی تو
شرح زیبای احسن الحال است
قاتل من ... ولی به جان شما
مرثیّه های سخت گودال است
بعد از این که تن تو را بین ِ ...
خاک گودال زیر و رو کردند
خیمه های تو را وجب به وجب
دشمنان تو جستجو کردند
پیکر زخمی تو را زیر ...
حجم سنگین پاش ... می بینم
دارم انگار با دو چشم ترم
صحنه ای دلخراش می بینم ...
در پس ضربه های خنجر شمر
پیکرش تیغ می کشد ... نبُرید
روی تلّ ... در کنار عمّه ی خویش
دختری جیغ می کشد ... نبرید

شاعر : اسماعیل شبرنگ

  • چهارشنبه
  • 29
  • آبان
  • 1392
  • ساعت
  • 6:50
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران