هر شام و هر سحرگاه دارم من این دعا را
خدا کند ببینم دوبار کربلا را
شاهی که از کرم بر بیگانه لطف دارد
کی نا امید سازد از خویش آشنا را
از توست هرچه دارم دست از تو بر ندارم
بر من اگر ببخشند تمام ما سوا را
ای جان من فدایت هستم سگ سرایت
گرسنه کی گذارند شاهان سگ سرا را
حتی اگر بمیرم دو باره جان بگیرم
گویند اگر بگوشم نام ارباب ما را
دور حرم دویدم صفاو مروه دیدم
هیچ کجا ندارد صفای کربلا را
زنم به یک زیارت یک تیر دو نشانه
هم زائر حسینم هم زائرم خدا را
ای صاحب لوایت عباس با وفایت
نازم تو را لوا و هم صاحب لوا را
شاعر : حسین میرزایی
- یکشنبه
- 3
- آذر
- 1392
- ساعت
- 8:16
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسین میرزایی
ارسال دیدگاه