در سینه ای که عشق شما موج می زند
سرچشمه های نور خدا موج می زند
با یادتان زلال ترین قطره های اشک
در چشم های عاشق ما موج می زند
دریای شور و شوق زیارت چه بی شکیب
در لحظه های خیس دعا موج می زند
وقتی که پرچم حرمت موج می خورد
در او هزار قبله نما موج می زند
آوای خشک «العطش» کودکان هنوز
در خیمه گاه مانده به جا موج می زند
رودی که گفته اند دلش سخت سنگی است
آرام مانده است و یا موج می زند؟
از او چقدر خاطره در ذهن کربلاست
تا جاری است خاطره ها موج می زند:
در خیمه آب نیست و گهواره تشنه است
آن رود رو سیاه کجا موج می زند
وقتی که ساقی حرم از دست رفته است
دیگر فراتِ آب چرا موج می زند
می خواهد اشک طفل تو را در بیاورد؟
این گونه با صدای رها موج می زند
اما نه! جای گریه، علی خنده می کند
خونش اگر چه در همه جا موج می زند
در چشم ذوالفقار که خون خواه کربلاست
طوفان سرخِ خشمِ خدا موج می زند
شاعر : سید محمد جواد شرافت
- چهارشنبه
- 6
- آذر
- 1392
- ساعت
- 11:49
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
سید محمد جواد شرافت
ارسال دیدگاه