زمینه اسارت
حتی به روی نی، ای دینم * سایت و رو سرم، میبینم* محاله که ز پا، (بنشینم 3
چقدر،تازیونه هاشیرینه *وقتی، که خداداره میبینه
خیلی،شبیه سه شعبه هاشون* زخم، زبونا به دل میشینه(وای
من شهر به شهر، پیام خون تو میبرم* رو دوشمه ، علم علمدار حرم
گلای تو دارن می جنگن*شبیه غنچه ای، بی رنگن*از دوری عمو،(دلتنگن۳
تنها، با این چشمای چون دریام* با تو، اسیر سربازارام
فقط، منم خریدار، یوسف* جای، کلاف طنابه رو دستام (وای
بیشتر شده، آتیش عشق تو در سرم* رو دوشمه، علم علمدار حرم
تو روی نیزه چون، خورشیدی* قاری آیه ی توحیدی* بگو از اون بالا (چی دیدی؟۳
دیدم، گوشهء چشات بارونه* برا ، رقیه لبات میخونه
بابا ،بگو کجای صحرایی* بابات، منتظرتومیمونه! (وای
با زجر اومد، سه ساله یار و یاورم* رو دوشمه، علم علمدار حرم
شاعر : عبدالله باقری
- دوشنبه
- 11
- آذر
- 1392
- ساعت
- 14:57
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
عبدالله باقری
ارسال دیدگاه