بابا ، بابا ، نور بصرم بابا
ای تاج سرم بابا ای همسفرم بابا
آن دم که من از ناقه
افتادم و غش کردم 2
بابا تو کجا بودی ...
از ما تو جدا بودی 2
آن دم که تو از ناقه
افتادی و غش کردی 2
من بر سر نی بودم
با تو همه جا بودم
کی از تو جدا بودم ... 2
بابا، بابا ، بابانور بصرم بابا
ای تاج سرم بابا ای همسفرم بابا
جانم پدر جانم پدر هستی تو مهمانم پدر
آن دم که مرا ظالم
اظهار کنیزی کرد 2
بابا تو کجا بودی
از ما تو جدا بودی 2
آن دم که تو را ظالم
اظهار کنیزی کرد
در طشت طلا بودم
مشغول دعا بودم
کی از تو جدا بودم ... 2
بابا ، بابا، بابا نور بصرم بابا
ای تاج سرم بابا ای همسفرم بابا
جانم پدر جانم پدر هستی تو مهمانم پدر
از بعد زینب در جهان
عاشق تر از من بر تو نیست
در عشق بازی ای پدر
فرزانه ام ، فرزانه ام
جانم پدر جانم پدر هستی تو مهمانم پدر
بابا به شمع روی تو
پروانه ام، پروانه ام
من نوگلی پژمرده ام
سیلی ز دشمن خورده ام
جانم پدر جانم پدر هستی تو مهمانم پدر
چوب ، گر زده خصمت به لب
من بوسه بر جایش زنم
روشن شده از نور تو
کاشانه ام کاشانه ام
جانم پدر جانم پدر هستی تو مهمانم پدر
- پنج شنبه
- 14
- آذر
- 1392
- ساعت
- 7:36
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه