خاکی تمام چادر او ... مثل زهرا
گشته سفید و سوخته مو ... مثل زهرا
با هر نفس کل تنش پر می شد از درد
دستی به سر، دستی به پهلو ... مثل زهرا
سیلی تمام صورت او را بهم زد
پاره شده گوش و دو ابرو ... مثل زهرا
باید کسی دست تو را حتما بگیرد ...
دیگر دو چشمت گشته کم سو ... مثل زهرا
سیلی به جرم عشق حیدر می خورد او
افتاده گیر مرد بد خو ... مثل زهرا
شاعر : حسین ایزدی
- یکشنبه
- 17
- آذر
- 1392
- ساعت
- 5:47
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسین ایزدی
ارسال دیدگاه