• جمعه 2 آذر 03


غزل حضرت عباس(ع) -( در تمنای لبت آب به زانو افتاد )

1790
2

 در تمنای  لبت آب به زانو افتاد
پیش سیمای تو مهتاب به زانو افتاد
خواست گردن بزند بس که تو زیبا بودی
کُند شد خنجر و قصّاب به زانو افتاد
«در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد؛
حالتی رفت که محراب ... » به زانو افتاد
پاسبانان حریم اند دو چشم ات شب و روز
پیش بیداری تو خواب به زانو افتاد
همه دیدند پس از تو کمر عشق شکست
در همان لحظه که ارباب به زانو افتاد!

 

شاعر : حسن شیردل

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 4:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران