• دوشنبه 3 دی 03


زبانحال امام در بالین حضرت اباالفضل(ع) -(بخون غلطان چرائی ای علمدار سپاه من)

1478
5

بخون غلطان چرائی ای علمدار سپاه من
نظر بگشا و بنگر یک زمان بر سوز آه من

زپشت زین چه افتادی شگست از بار غم پشتم
زجا خیز ای که در هر غم بدی پشت و پناه من

به بالینت اگر دیر آمدم اینک مرنج از من
که دورت کوفیان از چهار سو بستند راه من

به چشمم روز روشن تیره شد چون شب زداغ تو
گشا ای نور چشمان دیده بین روز سیاه من

بهر عضوت که آرم دست زان عضوت جدا باشد
کدامین سنگدل کشتت چنین ای بی پناه من

زبهر جرعه آبی سکینه بر در خیمه
ستاده منتظر آن طفل زار بی گناه من

خوشم از آنکه یکشب زندگی بعد توام نبود
اگر نه روز شب میشد زآه صبحگاه من

من آن طاقت ندارم کز خجالت دیده بردارم
بزیر تیغ خواهد بود بر رویت نگاه من

  • یکشنبه
  • 7
  • شهریور
  • 1400
  • ساعت
  • 14:31
  • نوشته شده توسط
  • یوسف اکبری

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران