• دوشنبه 3 دی 03

 وحید قاسمی

شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( اشکهایش به مادرش رفته )

2544
5

اشکهایش به مادرش رفته
 سینه ی پر شراره ای دارد
 نه! به یک طشت اکتفا نکنید
 جگر پاره پاره ای دارد
**
 از علی هم شکسته تر شده است!
 علتش کینه ها، حسادت هاست
 غربت چشمهای مظلومش
 سند محکم خیانت هاست
**
خواهرش را کسی خبر نکند
 مادرش خوب شد که اینجا نیست
 لخته خونها سرِ لج افتادند
 هیچ طشتی حریف آنها نیست
**
 از غرور شکسته اش پیداست
 صبر هم صحبت ِ دل ِ آقاست
 نه! من از چشم سم نمی بینم
 کوچه ای شوم قاتل آقاست
**
 کوچه ای تنگ ،کوچه ای تاریک
 شده کابوس هر شب ِ آقا
برگه را پس بده...نزن نامرد….
 چیست این جمله بر لب ِ آقا؟
 **
 از صدای ِ شکستن بغضش
 چشم دیوارها سیاهی رفت
 مادرش راه خانه ی خود را
 تا زمین خورد، اشتباهی رفت
**
 تا که باغش میان آتش سوخت
 میله های قفس نصیبش شد
 کودکی نه! بگو خزان ِ بهار
 پیری زود رس نصیبش شد
**
 نفسش بند آمده ای وای
 به خدا نای روضه خوانی نیست
 شکر دارد که گوشه ی این طشت
 لااقل چوب خیزرانی نیست

 

شاعر : وحید قاسمی

  • یکشنبه
  • 24
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 7:47
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



mostafa

پاسخ: شعر شهادت امام حسن مجتبی(ع) -( اشکهایش به مادرش رفته )
سلام
باتشکر فراوان
اجر همه شما با حضرت زهرا سلام اله علیها
انشااله عاقبت بخیر بشید...
یاعلی

پنج شنبه 19 دی 1392ساعت : 22:06

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران