اگر عبورِ تو یك شب نصیبِ ما گردد
نصیبِ چشمِ ترم خاكِ كربلا گردد
حسین گفتنِ تو می كند حسینیه ام
حسین گو كه حرم در دلم بنا گردد
حسین گو كه مرا اوّلِ دهه بكُشی
بگو كه حق عزایت كمی ادا گردد
تو می رسی كه سلامی كنی به گریه كُنش
اگر برای شما روضه ای به پا گردد
كمی ز شانه ی خود این غُبار را بتكان
كه تربت حرمش خرج این عزا گردد
قرار بود مرا عاقبت به خیر كنند
نوشت مادرتان سهم ما گدا گردد
غرض ز مجلستان دركی از بصیرت هاست
مباد آن كه به یك ناله اكتفا گردد
ز ما گذشت عزیزم ولی خدا نكند
فراق هم به فراق تو مبتلا گردد
جراحتی به جگر داری و از آن ترسم
به یادِ عمّه تان زخم بسته وا گردد
شاعر : حسن لطفی
- یکشنبه
- 24
- آذر
- 1392
- ساعت
- 8:21
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
حسن لطفی
ارسال دیدگاه