• دوشنبه 3 دی 03


شعر نوحه حضرت علی اصغر(ع) -( جوشن قنداقه بسته، با پدر آمد )

2099

 جوشن قنداقه بسته، با پدر آمد
تير كه از چله ي كمان به در آمد
گريه ي سرباز شيرخواره سرآمد
پرسش سرخ "حسين" و جان "رباب" ست
تشنگي اش را چرا سه شعبه جواب ست؟
سينه ي پر شير اگر رباب ندارد
خيمه اگر قطره اي هم آب ندارد
رشته ي اين قصّه پيچ و تاب ندارد
تير سه سر زهر آبديده مهياست
حرمله آن سو كمان كشيده مهياست
سينه ي بابا و چشم هاي عمو را...
گفت و نشان داد تير آخر او را...
او كه نشان رفته نازكاي گلو را...
او كه دو چشم از رباب يكسره تر كرد
خون پسر را حناي دست پدر كرد
ولوله ي لشكر و چكاچك شمشير
همهمه ي نيزه ها و دمدمه ي تير
خيل شغالان و شيرخواره ي بي شير
سوره ي شش آيه و كتاب سپيده
خون شتك خورده و گلوي دريده
 تشنگي و دشت سنگ و خاره ي خالي
خيمه و سقا و گاهواره ي خالي
علقمه و مشك پاره پاره ي خالي
خامه عطش سوز گريه هاي فرات ست
خون "علي اصغر" حسين برات ست
نازكي غنچه ي بهار چقدرست!
حنجره ي طفل شيرخواره چقدرست!
تاب تماشاي حلق پاره چقدرست؟
شام غريبان و گاهواره ي اصغر
سر زده از نيزه اي ستاره ي اصغر...

شاعر : علیرضا رجبعلی زاده

  • سه شنبه
  • 26
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 6:2
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران