• دوشنبه 3 دی 03

 محمد سهرابی

غزل حضرت مسلم(ع) -( می گریزد از کوفه هر کسی که پا دارد )

2263
2

 می گریزد از کوفه هر کسی که پا دارد
ست اگر دهد بالی، این محیط جا دارد
شهر را فرو بگذار با تمام دیبایش
رو به بادیه کانجا فرش بوریا دارد
آب کوفه را خوردم شور بود چون چشمش
هر عزیز در کوفه چشم زخم ها دارد
شهر کوفه را دیدم سبز بود و بی حاصل
وحدت نقیضین ست کوفه ماجرا دارد
می پرد چو فکر از سر می رود چو رنگ از رو
عهد مردم کوفه خصلت حنا دارد
قوت غالبم سنگ ست آینه ست امکانم
سعی جلوه های من صد حرم صفا دارد
گر چه پیک مسلم شد، اعتماد بر او نیست
زلف خویش پنهان کن کوفه بادها دارد
کوفه آبرو خوارست با حرم میا اینجا
اژدهای صد چشم ست سخت اشتها دارد
ابرها نمی گریند بادها نمی رقصند
وضع عید قربانم حال کربلا دارد
عشق آتشین من دست باد افتاده ست
هر چه من دعا دارم کوفه ناسزا دارد
در یمن رکابت را ای عقیق خالی کن
کوفه بد تراش ست و جوهرش جفا دارد
صد نفس تو را خواندم یک نفس اجابت کن
شاه بی نوا پرور در قفا دعا دارد
در قفا دعا دارد گر حسین بی لشگر
شمر از چه ای معنی پا بر آن قفا دارد

شاعر : محمد سهرابی

  • پنج شنبه
  • 28
  • آذر
  • 1392
  • ساعت
  • 7:59
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران