مرا که بی قرار می کند حسن
به جرعه ای خمار می کند حسن
مرا که مست ، می ، برای غیر مست
شراب را شرار می کند حسن
مرا اگر شده است محض دلخوشی
گدای خود شمار می کند حسن
خدا ! تو خالق کرامتی ولی
بیا ببین چه کار می کند حسن!
رسول، جز حسین پاره تنش
به کیست افتخار می کند، حسن.
ضریح سینه را اگر طلا ، حسین
ولی پراز عیار می کند حسن
حسین و کشتیش درست ، منتها
مرا اگر سوار می کند ، حسن
دل مرا حسین می برد ولی
شکار را شکار می کند حسن
حسین ، کربلا – نه اینکه مادری است -
بقیع اختیار می کند حسن.
شاعر : محسن ناصحی
- پنج شنبه
- 5
- دی
- 1392
- ساعت
- 5:50
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
محسن ناصحی
کنیز امام حسن
واقعا شعر زیباییه احسنت دوشنبه 29 دی 1393ساعت : 20:51