او وعده ی حقِّ سوره ی کوثر بود
نــورانـیـتـش چو صورت مــادر بود
با حبِّ ولایتش همه شیعه شدیم
او وارث نــور حضـرت حیــدر بود
-----
الحق که شفیع ممکنات است رضا
هم صاحب کشتیّ نجات است رضا
من معتقدم نجات ما دست رضاست
بـالا تـر از ایـن ربـاعـیـات است رضا
-----
هـر چند کـه نـوکـریّ ما نـا چیز است
در سینه ی ما عشق رضا لبریز است
ما هر چه کـه داریم از لطف رضاست
الحق کـه رضا شفیع رستاخیز است
-----
امروز شديم شاعر كوى رضا
با شبنم اشك زائر كوي رضا
از فاطمه ايكاش براتى برسد
اين جمع شودمسافركوى رضا
-----
از روز الست دل به حيدر دادم
تا در دو جهان علي كند امدادم
با عشق نجف، مرقد مولا امشب
من زائر صحن پاك گوهرشادم
-----
از هجر حريم علوى خسته شدم
چون مرغ شكسته بال و پربسته شدم
يك بار پريدن به هوايت كافيست
بر گنبد زرين تو وابسته شدم
-----
ارباب رضا رضايتى مى خواهم
بيمار شدم عيادتى مى خواهم
بر پنجره فولاد شما دل بستم
درياى شفا شفاعتى مي خواهم
-----
با مدح و ثناخوانيتان زنده شدم
در ذكر على و آل پاينده شدم
وقتي كه شنيدم تو شفيعم هستي
از جرم و گناه خويش شرمنده شدم
-----
بيمار شدم ، شفا نگيرم چه كنم
از دست شما دوا نگيرم چه كنم
با سر به زمين خورده ام اي آقاجان
امروز اگر ، كه پانگيرم چه كنم
-----
يك جرعه ى آب در حريم تو شفاست
-----
من بنده ى عشقم زجهان آزادم
با قلب دخيل بسته ی خود شادم
با چشم دل ايكاش ببينم روزي
جاروكش صحن پاك گوهرشادم
-----
عشق است فقط پيش شما رو بزنيم
در نــزد شــما آمده زانــو بزنيم
يك صبح قشنگ با لباس خدام
بر طوف حرم آمده جارو بزنيم-----
- چهارشنبه
- 11
- دی
- 1392
- ساعت
- 15:46
- نوشته شده توسط
- شاهد
- شاعر:
-
اصغر چرمی
ارسال دیدگاه