در و دیوار عالم را سیه پوشید ای مردم
که غم در سینۀ اهل ولا جوشید ای مردم
تمام لاله ها سر در گریبانند زین غم
که زهرا در غم بابا سیه پوشید ای مردم
مدینه زین غم و حسرت فضایش درد آلود است
درآن وادی شمیم درد و غم پیچید ای مردم
فضای آسمان ها را اگر پوشیده ابر غم
غروبی غم فزا دارد کنون خورشید ای مردم
به پاس آنکه گل ریزد به روی قبر پیغمبر
گل اشک از دو چشم خویش زهرا چید ای مردم
هنوز از لاله های باغ بوی داغ می آمد
که خار فتنه در راه علی روئید ای مردم
اگر رسم است گل می آورند از بهر دلجوئی
چرا دشمن به باغ وحی هیزم چیدای مردم
نه تنها آستان عصمت حق سوخت در آتش
که عرش از نالۀ زهرا به خود لرزید ای مردم
نمی دانم چه آمد بر سر باغ و گل و غنچه
که جبریل امین با چشم خونین دید ای مردم
خدا را شکر در سوک و غم آل عبا عمری
وفائی را خدا سوز جگر بخشید ای مردم
شاعر : استاد سید هاشم وفایی
- یکشنبه
- 15
- دی
- 1392
- ساعت
- 16:26
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه