• دوشنبه 3 دی 03


شعر فراق امام زمان(عج) -( گویا شب شعر است و ، در خواب نمی گنجم )

1502
4

گویا شب شعر است و ، در خواب نمی گنجم
خورشید غمینم در ، مهتاب نمی گنجم
من دلزده از اشکم ، دیدار تو را خواهم
در کاسه ی چشم خویش ، با آب نمی گنجم
من بی ادبم بگذار ، مهر از دو لبت گیرم
امشب بخدا در این ، آداب نمی گنجم
بسته به نیاز خود ، سائل ز تو می گیرد
در زمره ی سائل ها ، ارباب نمی گنجم
تا عرش خدا تا عشق ، ره می روی و همراه
من را ببر آقا در ، محراب نمی گنجم

 

شاعر : جعفر ابوالفتحی

  • دوشنبه
  • 16
  • دی
  • 1392
  • ساعت
  • 6:36
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران