غرق خون شدي – تو خزون شدي
اي هلال من – شفق گون شدي
يومٌ علي صَدر ِ المصطفي – يه روزي روخاك كربلا
دیگه ندارم طاقت حسین – ببينمت رو نيزه ها
سالار نيزه نشين – گشتم زار و دل غمين
ديدم كه از روي ني – افتادي روی زمين
سالار زينب حسين
نور ديده ام – سربريده ام
ازغمت داداش – من خميده ام
غم تو حسين شد قاتلم – سرتو رو ني مقابلم
نگاه بكن اي غمخوار من - بي سايبونه محملم
اي عزيز مادرم – سرت سايه سرم
ببين مثل فاطمه – خاكي گشته معجرم
سالار زينب حسين
هستي ماه من – تكيه گاه من
اي دليل هر – اشك و آه من
برا غم تو زاري كنم – با صبرم تو رو ياري كنم
بعد ابالفضلت اي داداش – برات علمداري كنم
اي جانان عالمين – بعد ازتو با شوروشين
كردم در كوفه و شام – غوغا با ذكر حسين
سالار زينب حسين
شاعر : رضا رسولی
- یکشنبه
- 22
- دی
- 1392
- ساعت
- 15:8
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا رسولی
ارسال دیدگاه