شبي كه نور حقيقت دميد و ديده شدي
دوباره بعد چهل سال آفريده شدي
زمين به بود تو باليد و اعتبار گرفت
تو اعتبار وجودي كه برگزيده شدي
صداي ناي خدايي كه لحظه اي زيبا
ميان خلوت غار حرا شنيده شدي
به نام نامي الله در شبي تاريك
ز خود بريدي و تا كبريا كشيده شدي
اگر "امين" و اگر نور چشم "آمنه" اي
حقيقت است كه در" امن" پروريده شدي
در آن سكوت زمين تا هميشه زيبا شد
شبي كه چشم خدا بر تو بود و ديده شدي
شاعر : مطهره عباسیان
- سه شنبه
- 8
- بهمن
- 1392
- ساعت
- 5:1
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
مطهره عباسیان
ارسال دیدگاه