تفسير رنجنامه ی كوثر نگفتني ست
تشريح حادثات مكرّر نگفتني ست
مبناي روضه خواندن ما بر كنايه است
باور كنيد روضه ی مادر نگفتني ست
وقتي كه با اشاره اي از دست مي رويم
شرح تمام روضه كه ديگر نگفتني ست
حالا بماند آن همه غربت نشيني اش
دلتنگيِ فراق پيمبر نگفتني ست
آري سه ماه خون جگر خورد و دم نزد
از قصّه اي كه سخت تر از هر نگفتني ست
بهتر كه حرف كوچه ی دلواپسي نشد
اصلاً حكايت گل پرپر نگفتني ست
جريان گوشوار شكسته براي بعد
مرثيه هاي خاكي معجر نگفتني ست
او رفت و دردهاي دلش نا شنيده ماند
تفسير رنجنامه ی كوثر نگفتني ست
با بال اشك سمت حرم پر كشيده ايم
شوق طواف مرقدش آخر نگفتني است
شاعر : یوسف رحیمی
- پنج شنبه
- 10
- بهمن
- 1392
- ساعت
- 13:39
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
یوسف رحیمی
ارسال دیدگاه