• دوشنبه 3 دی 03


غزل امام رضا(ع) -( می خواستم با آسمان باشم برابر )

2447

 می خواستم با آسمان باشم برابر
شاید که پا بگذارم از اینها فراتر
تا نامه هایم دست چشمانت بیفتد
کُلّ کبوترهای شهر آسمان پر
هر نامه در دستت کبوتر شد، وَ حالا
از تو پریدن را نمی خواهد کبوتر
تنها امید مردم اینجا تو هستی!
حالا بماند یک قدم در آن طرف تر -
خواهر که سوهان ست طعم خنده هایش
لبخند زد شیرین شود کام برادر...
از نوع مستی در حرم می شد بفهمی
که فرق دارد جام ها ساغر به ساغر
ساقی! کریم آل اکرامی که دارد
میخانه ی تو بیش از دیوار ها، در
من زائری از راه دورم گنبدت کو
تا با سلامی خستگی هایم شود در
 

شاعر : وحیده گرجی

  • پنج شنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 14:18
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران