• دوشنبه 3 دی 03


غزل حضرت محمد(ص) -( پیچید عطرت، شاخه ی کافور جان داده است )

2989

 پیچید عطرت، شاخه ی کافور جان داده است
در حال مستی خوشه ی انگور جان داده است
تابیدی و از تابشت خورشید هم انگار
تنها میان ذرّه های نور جان داده است
بی شک خدایت تا تو را آورد بر این خاک
پیغمبران را در درون گور جان داده است
حتّی سلیمان هم مسلمان تو شد تا دید
یک دانه پاشیدی، هزاران مور جان داده است
بر شانه ات بنشان حسینی را که بعد از او
هر نغمه ای در دستگاه شور جان داده است
در کوچه کافر کیش ها هی خاک پاشیدند
هر کس تو را نشناخت بی شک کور جان داده است
هر کس تو را نشناخت، اهل هر کجا باشد
در مکّه، تهران، قونیه، لاهور جان داده است
شهد از زبانت می چکد لب می گشایی تا -
قرآن بخوانی دسته ای زنبور جان داده است
جان دارد و هرگز نمیرد عشق در جانش
هر کس که در آئین تو این جور جان داده است

شاعر : مزیم خجسته

  • پنج شنبه
  • 10
  • بهمن
  • 1392
  • ساعت
  • 14:23
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران